اولین کاری که به عنوان یک مدیرشایسته بایستی انجام دهید شناسایی نقاط ضعف خودتان است چون کارمندانی که زیر دست شما کار میکنند همیشه از این مساله واهمه دارند.پس خودتان سعی کنید تا ویژگی های نامناسب خود را به بهترین شکل ممکن اصلاح کنید .

همیشه این مساله برای تمامی مدیران وجود داشته که اگر شما بخواهید درباره خودتان از یکی از کارمندان کلیدی خود سوالی بپرسید شاید جواب که کارمند به شما میدهد کاملا درست نباشد چون همیشه این ذهنیت برای کارمندان وجود دارد که چون شما به دلیل اینکه الان مدیر هستید واحساس ترس از اخراج شدن برای کارمندان وجود دارد تمایلی برای گفتن برخی موارد و اشتباهت شما را ندارند.

البته این ذهنیت نیز وجود دارد که هم اکنون شما مدیر هستید و نیازی نیست که این سوال را راجب خودتان از کارمند خودتان بپرسید ولی با توجه به تحقیقاتی که در طی چندین سال انجام شده نشان میدهد که بیش از 70 درصد از نیروی کار فعالیت مفید زیادی ندارند.این مساله مهم است که بدانید علت کم و زیاد بودن فعالیت مفید کارمندان،میزان رضایت و نارضایتی آنان از رفتار وویژگی های رفتاری نامناسب شما میباشد.در واقع هیچ کدام از کارمندان شما ریسک گفتن حقیقت راجب به رفتارهای نامناسب شما را قبول نمیکنند و برای همین خود شما باید برای شناسایی این رفتارهای نامناسب وقت صرف کنید که این مساله نیز بسیار زمان بر خواهد بود و البته این مساله نیز وجود دارد که اصلا به این مسائل و در واقع به حقیقت  خود شرکتتان پی نبرید.

ما در این مقاله 10 نشانه ای که شما میتوانید با کمک آنها به پیشرفت در کارتان به عنوان یک مدیر و رئیس  برسید را یاد آور میشویم با ما همراه باشید:

1.مدیران و رهبران بزرگ هیشه کارمندان خود را با روحیه همگام سازی با رخداد ها هدایت میکنند.چون همیشه در یک وضعیت رشد و همگام سازی با رخداد ها هستند.

2.همیشه مدیران موفق با برنامه ریزی جلو میروند و واقعا میدانند که به چه چیزهایی باید اهمیت دهند آنها هدف خود را شناخته اند و دلیل این برنامه ریزی و هدف خود را میدانند.

3.یک مدیر موفق همیشه سعی میکند ریسک کارها را پایین بیاورد. به منظور این کار همیشه برای انجام کارهای شرکت با کارمندان خود مشورت میکند تا ریسک به پایین ترین حد خود برسد .در واقع این مدیران بر این عقیده هستند که تمامی کارها بر عهده اینان نیست و دیگر کارمندان نیز میتوانند کارهای مربوطه را به نحو احسن انجام دهند و از پس انجام آن کار بر می آیند پس به کارمندان خود اعتماد میکنند و انجام برخی از امور را به آنها میسپارند.

4.این مساله را همیشه به خاطر بسپارید که رمز موفقیت یک مدیر خوب و البته بهترین خصوصیت یک مدیر یا رهبر موفق میزان ارزش و بهایی است که به کارمندان زیر دست خود میدهد مدیران موفق همیه قراردادی کار میکنند و روی نتیجه نهایی تمرکز نمیکنند بلکه کیفیت انجام کاربرای انها مهم تریت عامل محسوب میشود.

5.مدیران موفق در روابط خود اصل صداقت را میشناسند و همیشه این اصل را رعایت میکنند مدیران موفق افراد و کارمندان زیر دست خود را دوست دارند و علاقه دارند تا انها را در درجات بالاتری ببینند.اگر شما به افراد علاقه ای نداشته باشید این مساله را فراموش نکنید که هیچ وقت نمیتوانید تا یک مدیر موفق شوید.

6. یکی دیگر از ویژگی های مدیران موفق و شایسته این است که  قدرت ابتکار و خلاقیت را به کارمندان و و دیگر افراد میدهند.در صورتی که خلاف این قضیه ،مدیران نا لایق میخواهند در هر وحله ای از کار فقط خودشان مطرح شوند و تمام کارهای مفید را به نام خود تمام کنند.

7.مدیران بزرگ و خلاق از سطح هوش هیجانی خیلی بالایی برخوردارند.اگر شما از سطح هوش هیجانی پایینی برخوردار هستید و یا قادر به بهره وری مناسب از هوش خود نیستید و قصد دارید تا مدیریت مکانی را برعهده بگیرید بهتر است از این کار صرف نظر کنید.

8.مدیران موفق و کار درست همواره در پی راه هایی برای شناخت بهتر خود و ویژگی ها و توانایی های خود هستند زیرا که آنها میدانند خود شناسی ریشه و بنیان موفقیت های بزرگ و متوالی است.هر مدیر موفقی برای اینکه بتواند به موفقیت و اهداف بلند مدت خود برسد باید همیشه میزان توانایی های خود را در زمینه کاری خود شناسایی کند و خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد.

9.از دیگر ویژگی های مدیران موفق و بزرگ خودباوری آنها است .مدیران موفق روی حرف خود حساب میکنند و همیشه سر قولی که به کارمندان خود داده اند می مانند. و اما شما ،اگر چنین ویژگی هایی را در خود به عنوان یک مدیر و مدبر شایسته سراغ ندارید با کارمندان خود دچار مشکلات عدیده ای خواهید شد.

10.مدیران موفق همیشه به دنبال تعامل بین خود و کارمندان خود هستند و سعی میکنند یک حالت دو طرفه بین خود و آنان ایجاد کنند.آنها همیشه حواسشان به کارمندان خود است و مواظب وضعیت و شرایط هر یک از آنان هستند.این مدیران به کارمندان خود این امکان و اختیار را میدهند تا به راحتی و آزادی تمام از تمامی ویژگی ها و خصلت های مدیرشان آگاهی پیدا کنند.این مساله مهم است زمانی که شما اجازه میدهید تا افراد به راحتی وارد حریم خصوصی شما شوند یعنی شما قدرت آسیب پذیری را به طور کامل آموخته اید وآن را کامل درک کرده اید.